عضو هیات علمی
چکیده: (15380 مشاهده)
بیتردید فهم قرآن کریم و ارائهی مفاهیم و ابتکارات زبانی آن، کاری بس دشوار میباشد، از این رو احاطهی کامل به زبان قرآنی، از لوازم ضروری ترجمهی آن محسوب میشود. قرآن کریم از منظر ادبی متنی در نهایت فصاحت وبلاغت است ودر آن قالبها واسلوبهای زیبایی از جمله اسلوب ضمیر فصل وجود دارد با توجه به اهمیت ضمیر فصل وجایگاه آن در انتقال معنی، جستار حاضر در پی بررسی جنبهی معنا شناسی «ضمیر فصل» درترجمه حداد عادل و صفارزاده از قرآن کریم میپردازد. نگارنده در این مقاله ابتدا به تعریف ضمیر فصل پرداخته وسپس ترجمه های مترجمان از قرآن را در بوته نقد گذاشته و در ادامه، ترجمه پیشنهادی ذکر می شود. در فرآیند نقد و بررسی ترجمه های ضمیر فصل صفارزاده و حداد عادل، معلوم گشته است که مترجمان در ترجمه ضمایر فصل روشی یک نواخت ندارند؛ از جمله گاهی در موارد مشابه برگردان های متفاوت و سلیقهای داشته اند و گاه به سراغ ترجمه حرفی رفته، گذشته از این ها، برخی از ترجمه ها بیانگر مراد ضمیر فصل نبوده و حتی ترجمه نشده است. در پایان بسامد معادل های ضمیر فصل در ترجمه مترجمان، در قالب نمودار بصورت تطبیقی ارائه می شود.
نوع مقاله:
سایر مقالات |
موضوع مقاله:
زبان و ادبیات عربی دریافت: 1393/5/25 | پذیرش: 1393/11/1 | انتشار: 1393/11/21