1- دانشگاه تهران
2- دانشگاه تهران ، shadinafisi@ut.ac.ir
چکیده: (1482 مشاهده)
ارتباط میان شرط ﴿وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُواْ فیِ الْیَتَامَی﴾ و جوابِ ﴿فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِنَ النِّسَاءِ مَثْنیَ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاع﴾ در سومین آیه از سوره نساء از چالشهای تفسیری بوده که اثر خود را به صورت اختلافاتِ فراوانِ ترجمهای برجای گذاشته است. ترجمههای ارائهشده پیرامون این ساختار شرط را میتوان در 7گونه و با محوریت معادلیابی از «مِنَ النِّسَاءِ» به صورتهای زنان، زنان دلخواه، زنان یتیم و غیریتیم، مادر آن ایتام، زنان بالغه، زنان متناسب با عدالت و نهایتاً زنان دیگری غیر از ایتام دستهبندی کرد. در این میان به معیاری جهت ترجیح و نقد ترجمهها نیاز بوده که قدرت فهم و تحلیلِ آرای تفسیری را به دلیل وابستگی ترجمه به تفسیر دارا باشد. جهت انجام این بررسی روش مورداستفاده شیوه توصیفی- تحلیلی و بهطور مشخص روش تحلیل ساختاری سورهها بوده که در آن سوره به مثابه شبکهای در همتنیده از موضوعات مختلف با محوریت سیاقهاست. با این معیار گونه هفتم به عنوان ترجمه منتخب برگزیده شده و به صورت ذیل قابل ارائه است: «اگر میترسید که در مورد یتیمان به قسط رفتار نکنید با زنانِ(دیگری غیر از ایتام) به تعداد دو تا، سه تا و چهار تا ازدواج کنید». از اینرو میتوان مهمترین دستاورد این پژوهش را ارائه معیاری درونمتنی جهت تنقیح ترجمههای پیشنهادی برای متن قرآن به شمار آورد. در نتیجه استفاده از ساختار آیه، ساختار سیاق، ساختار فصل، ساختار سوره و غرض آن مبنای ارزیابی ترجمهها و ارائه ترجمه صحیح است. پیادهسازی این روشِ نقد ترجمه بر سوره طویل نساء در پژوهش پیشرو، نمونهای جهت اثبات اثر ساختار در نقد و ترجیح ترجمه ها در سراسر قرآن خواهد بود.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
هنر و علوم انسانی (عمومی) دریافت: 1401/7/19 | پذیرش: 1401/10/25 | انتشار: 1401/12/10