جستجو در:
الگوهای متعددی به ارزیابی کیفیت و نقد ترجمهها میپردازند که در بین آنها الگوی گارسس زوایای بیشتری از نقد ترجمهها را در برمیگیرد. این الگو بر اساس اصل برابری میان متن مبدا و مقصد استوار است و آن را در چهار سطح معنایی- لغوی، نحوی- صرفی، گفتمانی-کارکردی و سطح سبکی- کاربرد شناختی میداند. این پژوهش در صدد بوده است با روش توصیفی –تحلیلی، ترجمه الهیقمشهای و فولادوند از سوره مبارکه قمر را بر مبنای سطوح چهارگانه مدل گارسس مورد بررسی و نقد قرار دهد. نتایج نشان میدهد که در سطح معنایی-لغوی در ترجمه فولادوند بسط معنایی بیشتر و در ترجمه الهیقمشهای قبض معنایی، ابهام واژگانی و توضیح بیشتری مشاهده میشود. در سطح صرفی-نحوی در ترجمه فولادوند ترجمه غلط ساختار صرفی و نحوی بیشتر و در ترجمه الهیقمشهای جابجایی ساختار در ترجمه بیشتر وجود دارد. در سطح گفتمانی-کاربردی در ترجمه فولادوند و الهیقمشهای تغییر منظور آیات در حد یکسان و تغییر به سبب تفاوتهای اجتماعی و فرهنگی در ترجمه فولادوند بیشتر مشاهده میشود. در سطح سبکی–کاربرد شناختی در ترجمه الهیقمشهای، تغییر کاربرد صنایع بلاغی بیشتر مشاهده میشود. بنابراین میزان افزایش در ترجمه الهیقمشهای بیشتر و در ترجمه فولادوند میزان مانش و میزان کاهش، بیشتر مشاهده شد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |