1
استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه شهید چمران اهواز
2
دانشجوی کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه شهید چمران اهواز
چکیده
مراد از قاعده تفسیری «حجیّت جملههای مستقل آیات»، اعتبار مضمون جملات منقطع از سیاق پس از انفصال از آیات در فضای خارج از آنهاست. سیاق و روایات، بهویژه روایات سبب نزول، دو قرینه مهم در تفسیر آیات هستند که گاه مؤید و گاه معارض همدیگرند. بیشترین اصطکاک فکری در تعارض با سیاقِ معتبر با اسباب نزولهای دارای شرایط اعتبار، میان فریقین در مباحث کلامی است؛ خصوصًا ذیل آیات فضایل. اهلسنت ضمن پذیرش این روایات، بر یکپارچگی آیات تأکید دارند و آنها را در سیاق قبل و بعد تفسیر میکنند، اما از میان شیعه ، برخی در تقابل سیاق با روایات معتبر، دست از سیاق کشیده و روایات معتبر را ملاک میدانند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به این نتیجه دست یافته که آن دسته از آیات فضایلی که صریحاً به ولایت و فضایل اهلبیت (ع) اشاره دارند، مانند آیه ولایت، سیاق و روایات سبب نزولشان با هم در تعارضاند، و از آنجا که قرینه لفظی (روایات) بر قرینه لبی (سیاق) مقدم است، روایات سبب نزول، مصداق انحصاری این آیات را اهل بیت (ع) میدانند، پس آنها در خارج از سیاق به عنوان یک فراز مستقل عمل میکنند. اما دستهای دیگر که تلویحاً به فضایل اهلبیت (ع) اشاره دارند مانند آیه «اهل الذکر»، در سطح تنزیلی، روایات سبب نزول و سیاق با هم در تعاملاند و قابل تعمیم بر دیگراناند، اما اگر آنها در سطح تأویلی تفسیر شوند، روایات سبب نزولشان با سیاق در تقابلاند و مصداق انحصاری آیات، اهل بیت (ع) اند، پس این آیات ضمن معناداری در سیاق قبل و بعد (سطح تنزیلی)، در خارج از سیاق آیه (سطح تأویلی) به طور مستقل معنادارند، و یک فراز مستقل به شمار می آیند.