تغییر معنایی واژگان قرآنی و شیوه برخورد مترجمان فارسی‌ زبان با آن

نویسندگان
1 دانشیار گروه قرآن وحدیث دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
2 مربی گروه علوم قرآن وحدیث دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
3 استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران.
چکیده
واژگان با مرور زمان، تحول می­یابند که براساس مطالعات زبان­شناسی، مهم­ترین گونه­های این تحول، عبارتند از: تعمیم معنایی، تخصیص معنایی، مجاز، استعاره، تنزُّل معنایی و یا ترفیع معنایی. زبان عربی نیز از این قاعده مستثنا نبوده و برخی واژه­های قرآنی دچار تحول معنایی شده‌اند. متأسفانه تعدادی از مترجمان فارسی معاصر قرآن، از این امر غفلت کرده و برخی واژه‌ها را به‌معنای رایج معاصر ترجمه کرده‌اند که این امر می­تواند آسیب جدی به مفاهیم قرآنی وارد سازد. از آن‌جا که تعالیم اصلی دینی مسلمانان از قرآن، اخذ می­شود، باید تلاش گردد که در انتقال مفاهیم آن، کوچک‌ترین خطایی رخ ندهد؛ از این‌رو بررسی خطاهای راه­یافته به برخی ترجمه­ها، ضرورت می­یابد. در این پژوهش ابتدا با جستجو در منابع لغوی و تفسیری قدیمی و معجم­های معاصر، تغییر معنایی راه یافته به دوازده واژه قرآنی(خَصیم، المُثلی، تَبَرَّجنَ، ساهَم، مَقام، الملَّه، الاسباب، تَنَفَّسَ، جابوا، عائل، قَیِّمه، غُصّه) با رویکرد توصیفی_ تحلیلی نشان داده شده و سپس ترجمه این واژگان در 29 ترجمه رایج فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته­های تحقیق بیانگر این است که برخی مترجمان از روی سهل‌انگاری، این واژگان را به‌معنای رایج معاصر ترجمه کرده‌اند و از معنای عصر نزول واژه‌ها غفلت کرده‌اند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات