Abstract: (10695 Views)
قرآن کریم اصیل ترین سرچشمه ی آموزه ها، به فصیح ترین زبان نازل شده، از این رو برای ترویج و تبلیغ مفاهیم والا و معارف بلند آن، ترجمه و شرح حقایق جاودانه اش به زبان های مختلف دنیا ناگزیر می نماید. از دیرباز و از سده های نخستین اسلام، متفکران و قرآن پژوهان بسیاری در ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری قرآن، اصول و مبانی ترجمه ی قرآن و انواع سبک های ترجمه ی آن قلم فرسایی کرده و ترجمه هایی شیوا و روان هم ارائه داده اند؛ در این میان فرزانگان نکته سنج، لغزش ها و غفلت ها را یافته و با نقدهای عالمانه، ترجمه ها را به سوی اتقان و استحکام بیشتری سوق داده اند. نویسنده در پژوهش حاضر برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی ابتدا به طور خلاصه به ذکر انواع ترجمه بپردازد سپس مصادیقی از نارسایی های ترجمه ی منظوم در حوزه ی ساختارهای واژگانی، دستوری، آوایی و معنایی را در ترجمه خدا امینیان بیان کند. مهمترین دستاورد این پژوهش آنست که شعر با وجود آرایش های لفظی و معنوی غالبا تکلف آمیز و تابع هنرنمایی و سلیقه ی گوینده است، به همین دلیل شاعر قبل از اینکه از متن پیروی کند تابع ضرورت های شعری و تنگنای وزن و قافیه است؛ در نتیجه واژگان انتخاب شده یا بیش از متن عربی است یا با آن تفاوت دارد. این حقیقت در مورد ترجمه ی قرآن- چه نظم و چه نثر- انکار ناپذیر است و نشان می دهد هنوز با ترجمه ی مطلوب، فاصله بسیار است.
Received: 2014/12/25 | Accepted: 2014/09/23 | Published: 2015/09/26