1- دانشگاه علوم ومعارف قرآن کریم ، askar.babazadeh@gmail.com
2- دانشگاه قم
3- دانشگاه پیام نور
4- دانشگاه علوم ومعارف قرآن کریم
چکیده: (2422 مشاهده)
یکی از شاخههای نقد ترجمه، ارزیابی ترجمه به منظور تشخیص سطح کیفی آن است؛ از جمله الگوهای ارائه شده در این نوع ارزیابی و نقد، الگوی نقد ترجمه گارسس است که به سبب دارا بودن مؤلفههای تعیین میزان قابلیت وکیفیت متون ترجمه و میزان مطابقت آنها با متن مبدأ، میتواند الگویی مناسب برای نقد ترجمههای قرآن کریم نیز باشد. پژوهش حاضر در نظر دارد تا انتخابهای واژگانی ترجمه حداد عادل، معزی و انصاریان را از آیات جزء 29 و30 قرآن کریم، طبق مدل پیشنهادی گارسس در سطح معنایی- لغوی، مورد نقد و ارزیابی قرار دهد و به این سؤال پاسخ گوید که میزان تطابق ترجمههای حداد عادل، معزی و انصاریان با روش گارسس در سطح معنایی-لغوی تا چه حد بوده است؟ مهمترین یافتههای این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی با هدف ارزیابی میزان برابری متن مبدأ با مقصد صورت گرفته، بیانگر این است که واژگان ترجمههای مذکور از نظر مؤلفههای گارسس، قابل نقد و ارزیابی است به گونهای که ترجمههای هر یک از مترجمان یا توضیحی (توضیح تفسیری و واژگانی) است و یا موارد بیشماری از همانندی و معادلسازی و قبض و بسط نحوی و انتقال ابهام را در خود دارند. بررسی میزان مطابقت ترجمهها با سطح معنایی- لغوی الگوی گارسس نشان میدهد که ترجمه انصاریان در همه این سطح به جز قبض نحوی بیشترین مطابقت را با سطح معنایی لغوی دارد و در درجه دوم ترجمه حداد عادل به میزان متوسط از این سطح کاربست را دارا بوده به گونهای که همه این سطح در ترجمه وی مشاهده میشود و در نهایت، ترجمه معزی به دلیل تحتاللفظی بودن به جز قبض نحوی که بالاترین مطابقت را داراست، در موارد دیگر کمترین کاربست را از الگوی گارسس داشته است.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
هنر و علوم انسانی (عمومی) دریافت: 1398/10/20 | پذیرش: 1399/2/9 | انتشار: 1399/6/22