دوره 5، شماره 9 - ( 1397 )                   جلد 5 شماره 9 صفحات 106-79 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه بوعلی سینا
2- استاد زبان و ادبیات عربی دانشگاه بوعلی سینا ، mortezaghaemi2@gmail.com
3- استادیار زبان و ادبیات دانشگاه بو علی سینا
چکیده:   (8874 مشاهده)

ترجمه یکی از برجسته­ترین مقولات بینافرهنگی است که از دیرباز تاکنون، فراز و نشیب­های فراوانی به خود دیده و پیوسته در حال رشد و ارتقاء است. یکی از ابعاد مهم ترجمه، مقوله فرهنگی است. عناصر فرهنگی از آن جهت که مختص قوم و گروه خاصی است و به تناسب گفتار، کردار و سلایق آنان متفاوت است، انتقال معنا را به زبان مقصد، با مشکل مواجه می­سازد؛ که البته ریشه این مشکلات، به میزان شناخت مترجم به عناصر فرهنگی زبان مبدأ ارتباط دارد. از جمله معروف­ترین صاحب نظران در زمینه ترجمه عناصر فرهنگی، پیتر نیومارک (1988) است. نیومارک، عناصر فرهنگی را به پنج دسته تقسیم کرده و پانزده روش، برای ترجمه آن­ها ارائه داده است. جستار حاضر در پرتو نظریه نیومارک و با روش توصیفی-تحلیلی به ارزیابی پنج ترجمه از ترجمه­های فارسی قرآن می­پردازد. معیار انتخاب ترجمه­های یادشده، صبغه خاص هر کدام از ترجمه­های فوق، در سبک نوشتاری آن­ها است. کما این‌که ترجمه­های انتخاب شده، در بازه­ زمانی سال 1367 شمسی تا 1383 به وجود آمده­اند. در این پژوهش، ترجمه فرهنگ مادی پوشاک در قرآن مورد بررسی قرار گرفته و هدف از نگارش مقاله، این است که بدانیم کدام روش از پانزده روش ترجمه عناصر فرهنگی در ترجمه عنصر پوشاک نقش بارزتری دارد؟ برآیند پژوهش، حاکی از آن است که مترجمان غالباً ترجمه تحت اللفظی را برگزیده­اند و برای ترجمه عناصر فرهنگی، شیوه انتقال، معادل فرهنگی و هم معنایی را انتخاب کرده­اند.

واژه‌های کلیدی: قرآن کریم، ترجمه، پوشش، الگوی نیومارک
متن کامل [PDF 1342 kb]   (2521 دریافت)    
نوع مقاله: مقالات علمی پژوهشی | موضوع مقاله: هنر و علوم انسانی (عمومی)
دریافت: 1397/2/22 | پذیرش: 1397/6/11 | انتشار: 1397/6/28

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.