1- دانشگاه اصفهان
چکیده: (10941 مشاهده)
چشم، مهمترین اندام جسمانی بهشمار میرود که کاربرد آن، دریافت دادههای گوناگون از محیط بیرونی، ذخیره آن در لایههای سهگانه ذهن (تخیل، توهم و تعقل) و شکلگیری شناخت است. فعل «رأی» (دیدن)، بهعنوان کار اصلی چشم، در ترکیبهای همنشینیِ گوناگون میتواند گستره معنایی خود را وسعت بخشد و علاوه بر دیدنِ بیرونی، بر دیدن درونی مانند دانستن نیزدلالت کند. بر همین اصل، در برگردان فارسی و تفسیر آیات باید به شبکه معنایی و بافت زبانی توجه نمود. در قرآنکریم، بنابر اهمیت توانایی بینایی انسان در مسیر رسیدن به شناخت مفاهیم پیچیده ذهنی و غیر مادی، فعل مذکور کاربرد وسیعی داشتهاست. زین رو، جُستار حاضر سعی خود را برآن گذاشتهاست تا با رویکرد زبانشناسی شناختی و با استناد به روش وصفی ـ تحلیلی، قالبهای معنایی فعل «رأی» را بر پایه نظریه معناشناسی قالبیِ چارلز فیلمور، در آیات قرآنکریم و برگردان فارسی آن (مکارمشیرازی، ارفع، پورجوادی، خرمدل، الهیقمشهای و صفارزاده) بررسی و تحلیل نماید. در نمونههای قرآنی مورد بررسی، فعل «رأی» دارای یک قالب معنایی دیداری ـ ادراکی بهعنوان قالب معنایی مرکزی و چهار قالب شناختیِ باورداشتن، شناختن و دانستن، مشاهدهکردن و درککردناست که پایه ابتدایی آن، همان دیدنِ ظاهری با چشم سر میباشد.دستاورد پژوهش، بیانگر آن است که مترجمین در برگردان فارسی قالب معناییِ مناسب با بافت زبانی آیات به خوبی عمل نکردهاند؛ ضمن آنکه به تفاوت معنایی میان معادلهای فارسی هممعنا مانند دیدن و مشاهدهکردن، نیز دقت لازم را مبذول نداشته و گاهی بهجای یکدیگر بهکار بردهاند.
نوع مقاله:
مستقل |
موضوع مقاله:
معناشناسی دریافت: 1395/9/7 | پذیرش: 1395/11/25 | انتشار: 1395/11/28