1- دانشگاه سیستان و بلوچستان
2- دانشگاه رازی
چکیده: (10727 مشاهده)
بسیاری از پژوهشگران حوزه قرآن و ترجمه، ترجمه محمدمهدی فولادوند از قرآنکریم را در زمره بهترین ترجمههای معاصر قرآن بهشمار آورده و آن را به لحاظ مطابقت با متن مبدأ، عنایت به قواعد زبانی و بیانی و نیز بهکارگیری واژگان روان زبان فارسی که غالباً از عمدهترین مباحث انسجامبخشی به ساختار متن بوده، مُتقن و قابل استناد میدانند. از طرفی، یکی از سورههای کوچک قرآن که علیرغم حجم اندکی که دارد، از موضوعات متنوّعی سخن گفته، سوره "طارق" است. نظر به همین تنوع موضوع و حجم اندک آن، کیفیت انسجام در این سوره و ترجمه آن، میتواند مورد سؤال قرار گیرد. بدینروی، در این پژوهش، براساس نسخه تکاملیافته از نظریه نظاممندِ هالیدی و حسن 1985م و نیز مفهوم هماهنگی انسجامی که رقیه حسن در سال 1984م مطرح نمود، عوامل انسجام و هماهنگی انسجامی در سوره طارق و ترجمه آن از محمدمهدی فولادوند، بهصورت گزینشی و استقرائی، بهبوته نقد و ارزیابی توصیفی - تحلیلی و آماری گذاشته میشود. نگارنده بر آن است تا با نگاهی فراجملهای و متنبنیاد، با اتکا به نظریه مذکور، عوامل انسجام، هماهنگی انسجامی و نیز میزان این انسجام را در متن سوره طارق و ترجمه آن مشخص نموده، سپس هردو متن مبدأ و مقصد را با یکدیگر مقایسه کند. دستاورد پژوهش نشان میدهد که علیرغم وجود تفاوتهایی در نسبت عناصر دستوری و واژگانی متون مبدأ و مقصد، هر دو متن، منسجم بوده و نیز با توجه به درصد بالای مشابهت متن مقصد به متن مبدأ در نحوه کاربست عوامل انسجام، مترجم توانسته است در بازتاب و انعکاس معانی و مفاهیم ترجمه تا حدود زیادی موفق عمل کند.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
ترجمه دریافت: 1396/2/23 | پذیرش: 1396/6/7 | انتشار: 1396/6/14