دوره 4، شماره 7 - ( 1396 )                   جلد 4 شماره 7 صفحات 152-125 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- هیأت علمی
2- هیات علمی
3- کارشناس ارشد مترجمی زبان عربی
چکیده:   (10379 مشاهده)
انسجام (Cohesion)، اصطلاحی است در حوزه علم زبان­شناسی نقش­گرا که به بررسی روابط میان عناصر مختلف سازنده آن متن در دو سطح دستوری (ساختاری و غیرساختاری) و واژگانی می­پردازد. در بحث انسجام دستوری غیرساختاری، مؤلفه­های چهارگانه: ارجاع، ربط، جانشینی و حذف، به‌عنوان عوامل انسجام­بخش متن محسوب می شوند که هریک، در کنار دیگر عوامل انسجام، به پیوستگی و یکپارچگی متن می­انجامند. نظر به ضرورت اصل تعادل و برابری در فرآیند ترجمه، بازتاب هریک از عوامل فوق در ترجمه­ها در راستای حرکت همسو با متن اصلی از اهمیّت بسزایی برخوردار است. از آن‌جا که نهج­البلاغه به‌عنوان متنی منسجم، شامل گونه‌های مختلف انسجام­بخش است، انتظار می­رود ترجمه­های به‌عمل آمده از آن نیز این عناصر انسجام­بخش را در خود بازتاب دهد. این مقاله با اتخّاذ رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی و تطبیق مؤلفه­های انسجام دستوری غیرساختاری در خطبه اول نهج­البلاغه و پنج ترجمه انتخابی می­پردازد. از این رهگذر، میزان پایبندی مترجمان به بازتاب این مؤلفه­های انسجام­بخش بررسی شده و در نهایت این نتیجه حاصل شده است که در میان انبوه مؤلفه­های یادشده برخی از مترجمان در سایه حرکت هم­ارز و برابر با متن اصلی و با گزینش برابرنهادهایی مناسب، انسجام موجود در متن اصلی را به‌طور کامل در ترجمه‌های خود انعکاس داده­اند. در مواردی نیز مترجمان از این اصل غافل مانده­اند که این غفلت می­تواند ناشی از عواملی چون سبک خاص مترجم و ظرفیت زبانی دستوری متن مقصد باشد.
متن کامل [PDF 942 kb]   (2746 دریافت)    

دریافت: 1395/11/13 | پذیرش: 1396/5/3 | انتشار: 1396/6/14

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.