دوره 3، شماره 6 - ( 1395 )                   جلد 3 شماره 6 صفحات 83-57 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشگاه اصفهان
چکیده:   (10324 مشاهده)
چشم، مهم­ترین اندام­ جسمانی به­شمار می­رود که کاربرد آن، دریافت داده­های گوناگون از محیط بیرونی، ذخیره آن در لایه­های سه­گانه ذهن (تخیل، توهم و تعقل) و شکل­گیری شناخت است. فعل «رأی» (دیدن)، به­­عنوان کار اصلی چشم، در ترکیب­های هم­نشینیِ گوناگون می­تواند گستره معنایی خود را وسعت ­بخشد و علاوه بر دیدنِ بیرونی، بر دیدن درونی مانند دانستن نیزدلالت­ کند. بر همین اصل، در برگردان فارسی و تفسیر آیات باید به شبکه معنایی و بافت زبانی توجه نمود. در قرآن‌کریم، بنابر اهمیت توانایی بینایی انسان در مسیر رسیدن به شناخت مفاهیم پیچیده ذهنی و غیر مادی، فعل مذکور کاربرد وسیعی داشته­است. زین رو، جُستار حاضر سعی خود را برآن گذاشته­است تا با رویکرد زبان­شناسی شناختی و با استناد به روش وصفی ـ تحلیلی، قالب­های معنایی فعل «رأی» را بر پایه نظریه معناشناسی قالبیِ چارلز فیلمور، در آیات قرآن‌کریم و برگردان فارسی آن (مکارم‌شیرازی، ارفع، پورجوادی، خرم­دل، الهی‌قمشه­ای و صفارزاده) بررسی و تحلیل ­نماید. در نمونه­های قرآنی مورد بررسی، فعل «رأی» دارای یک قالب معنایی دیداری ـ ادراکی به­عنوان قالب معنایی مرکزی و چهار قالب شناختیِ باورداشتن، شناختن و دانستن، مشاهده­کردن و درک­کردناست که پایه ابتدایی آن، همان دیدنِ ظاهری با چشم سر می­باشد.دستاورد پژوهش، بیان­گر آن است که مترجمین در برگردان فارسی قالب معناییِ مناسب با بافت زبانی آیات به ­خوبی عمل نکرده‌اند؛ ضمن آن‌که به تفاوت معنایی میان معادل­های فارسی هم­معنا مانند دیدن و مشاهده­کردن، نیز دقت لازم را مبذول نداشته و گاهی به‌جای یکدیگر به­کار برده­اند.
متن کامل [PDF 957 kb]   (4421 دریافت)    
نوع مقاله: مستقل | موضوع مقاله: معناشناسی
دریافت: 1395/9/7 | پذیرش: 1395/11/25 | انتشار: 1395/11/28

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.